یک زن وقتی برای گرفتن عینک دودی گرانقیمت خود به خانه دوستش رفت، نمیدانست در نقشه سیاه انتقامگیری او گرفتار خواهد شد.دوست توطئهگر با اجیر کردن دو مرد آنان را به کمین زن جوان نشاند و دستور تعرض به وی را صادر کرد.
نیمه شب پنجم اردیبهشت ماه سال جاری، زن گریان و با ظاهری آشفته به همراه پسربچه 6 سالهاش داخل کلانتری 141 شهرک گلستان شد و پرده از سرنوشت تلخ خود برداشت.
این زن جوان که صدایش میلرزید به ماموران پلیس گفت: «برای گرفتن طلب 120 هزار تومانیام به خانه دوستم که زنی تنهاست رفتم. پسرم نیز با من بود، در آنجا از سوی دو مرد که آشنای دوست قدیمیام بودند مورد حمله قرار گرفتم، آنها بیاعتنا به التماسهایم من را تسلیم نیت شیطانی خود کردند و به تهیه فیلم سیاهی دست زدند».
با این ادعای عجیب، سرنوشت زن جوان و کودکش به بازپرس اصغرزاده از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران مخابره شد و وی وقتی اصرارهای این زن بر صحت داشتن ادعاهای خود را دید در مقام کشیک شبانه به تحقیق از وی دست زد.
زن وحشتزده به بازپرس جنایی گفت: «من و زنی همسن و سالام وقتی در پونک همسایه یکدیگر بودیم رفت و آمد و دوستی صمیمانهای داشتیم من از لوازم او استفاده میکردم و وی نیز از وسایل من تا اینکه همسر صیغهایاش خانهای در شهرک گلستان اجاره کرد و دوستم از همسایگی ما رفت».
وی افزود: «از همان زمانی که شنیدم قرار است دوستم از پونک برود، از او خواستم عینک دودی 120 هزار تومانیام را پس بدهد ولی او با بیاعتنایی عینکم را برنگرداند تا اینکه از آنجا رفتند. بعد از آن تماسهای تلفنی زیادی با این زن داشتم و به خاطر همین عینک بین ما اختلاف بوجود آمد تا جایی که با دلخوری چندین بار به یکدیگر ناسزاگویی کردیم و شنیدم عینکم را گم کرده است. او گفت که پولش را میدهد و آخرین بار خواست به خانهاش بروم و 100 هزار تومان بگیرم.
هوا تاریک شده بود که به خانه دوستم رسیدم، با وجود دلخوری از یکدیگر سعی کردم روی گشادهای داشته باشم، در حین پذیرایی، دوستم خواست به اتاق خوابش رفته و
دسته چک او را از روی میز آرایش برداشته و به او بدهم. پسرم در هال بود که من سمت اتاق حرکت کردم، یک قدمی مانده بود برسم که شوهر دوستم به همراه مرد قویهیکلی به من حمله کردند و با گرفتن دستانم، من را به داخل اتاق کشاندند».
زن در حالی که پاهایش به شدت میلرزید، گفت: «نمیدانستم میخواهند چه کنند، وقتی دیدم دوربین فیلمبرداری در دست گرفتهاند وحشت کردم، آنها من را به باد کتک گرفتند، گریه کردم و با التماس خواستم رهایم کنند، حتی گفتم پول عینک را نمیخواهم، صدای گریههای پسرم را میشنیدم تا اینکه چاقو را زیر گلویم گذاشتند و خواستند مقاومت نکنم، وقتی دیدند روی بچهام حساس هستم تهدید کردند اگر تسلیم خواستهشان نشوم او را نیز اذیت و آزار خواهند کرد حتی پسرم را میخواستند از خانه بیرون بیندازند، تهدیدم کردند به پلیس مراجعه نکنم تا فیلم تهیه شده را انتشار ندهند».
بازپرس اصغرزاده همان شب دستور بررسی ادعای مادر و پسرش را صادر کرد و زمانی که ماموران به تحقیقات محلی دست زدند از همسایهها شنیدند که صدای جیغ و فریادهای زنانهای را شنیده و دیدهاند مردی قویهیکل در حال بیرون انداختن کودکی است.
بدین ترتیب، دوست زن جوان تحت بازجویی گرفته شد و ادعا کرد وی دروغپردازی میکند و در خانه وی هیچ مردی رفت و آمد نداشته است.
وقتی ماموران با راهنماییهای زن جوان، دوربین فیلمبرداری خالی از فیلم را از اتاق خواب به دست آوردند و در جست و جوی اتاق گوشوارههای طلای وی را نیز پیدا کردند، دوست قدیمیاش بازداشت شد.
این زن انتقامجو که چارهای جز اعتراف نمیدید، پذیرفت به خاطر بدهی 100 هزار تومانی با دوستش اختلاف پیدا کرده است و همسر صیغهایاش با طراحی نقشهای برای گوشمالی دادن این زن، او را به خانه کشانده و با پسر جوانی به وی تعرض کردهاند. با اعترافات هولناک این زن، دستور بازداشت شوهر صیغهای وی صادر شد و سه روز بعد کارآگاهان اداره 16 پلیس آگاهی، وی را بازداشت کردند. این مرد ابتدا به سکوت مرموز و ادعاهای گمراه کننده پرداخت و زمانی که پیش روی اعترافات همسرش قرار گرفت، پذیرفت برای انتقامگیری، دوست همسرش را قربانی نقشه شوم خود کرده است. با دستور بازپرس اصغرزاده همدست فراری این زن و شوهر شیطانصفت نیز تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه در مخفیگاهش واقع در شهرستان، ردیابی شد.
این مرد متعرض دیروز شنبه اول تیرماه سال جاری، پیش روی بازپرس جنایی تهران ایستاد و گفت: «من در خرید و فروش فرش با مردی آشنا شدم و در خانه وی مهمان بودم که خواست او را در انتقام از یک آشنا کمک کنم، میگفت تنها کاری که باید انجام دهم دوربین خالی از فیلم را در دست گرفته و وانمود کنم تصویربرداری میکنم.
وقتی این زن را داخل اتاق انداخت فهمیدم که میخواهد از او انتقام بگیرد بعد هم دچار وسوسه شیطانی شدم و پشیمانم».
بنابه گزارش خبرنگار ما، زن توطئهگر و دو مرد متعرض روانه زندان شدهاند تا با توجه به اعترافات سیاهشان محاکمه و به مجازات برسند.